پنجشنبه ۴ آذر ۱۳۹۵ ۱۹:۲۶
۰
یادداشت/

ریشه کنی فقر نیازمند تلاش فردی و حمایتهای مسئولانه

ناصر صیاد از فعالان رسانه ای در یادداشتی به ریشه یابی علل و عوامل شکل گیری فقر در منطقه پرداخته است .
ریشه کنی فقر نیازمند تلاش فردی و حمایتهای مسئولانه
ریشه کنی فقر نیازمند تلاش فردی و حمایتهای مسئولانه
به گزارش پایگاه خبری پهره؛ به نقل از ندای هیرمند؛ ناصر صیاد فعال رسانه ای و اجتماعی طی یادادشتی نوشت:
فقر و تنگدستی زائیده  نیاز های اساسی  و خواستهای  اولیه بشر است که بر حسب نیاز یک مفهوم  خاص و پویا در زندگی امروزی است.
فقرو محرومیت  پدیده پیچیده ای است که در شکل گیری و نابرابری های طبقاتی  آن کل اجتماع  مسئول  هستند. ضمن اینکه  خود فرد بعنوان جزئی از کل هم در پیدایش آن بی تاثیر نیست، اگر فقر و نابرابری را محصول روابط اجتماعی, ساختار قدرت و عملکرد افراد ارزیابی کنیم ، آنگاه برای رفع  و مقابله با آن  باید به اصلاح سیستم های مدیریتی حاکم بر آن مجموعه ، روابط اجتماعی ، اصلاح ساختار قدرت سیاسی و حتی عملکرد خود افراد توجه کرد که در اصطلاح  امروزی به آن توانمند سازی و ایجاد زمینه اشتغال و با شیوه ای حمایتی و مشارکتی در قالب پرادخت تسهیلات  می گویند
 به نظر می رسد که برای مبارزه با فقر مهمترین مرحله اصلاح نگرش فقر در مورد مساله فقر در سطحی وسیع  در کل اجتماع و گروهای هدف است . 
مارکس در نظریه معروف  خود در باره فقر ،معتقد است  وضعیت نظام طبقاتی خاص ونابرابری اجتماعی  پدید آورنده فقر است   که  از بسیاری جهات  ساختار نابرابری را در جامعه باعث می شود و این نابرابری تا به آنجا پیش می رود که در جامعه تراکم ثروت در سویی و تراکم فقر در سویی دیگر را شاهد خواهیم بود و دراثر تراکم فقر توده ی ستم دیده نسبت به جایگاه نابرابر خود در جامعه آگاهی می یابد و این خودآگاهی  ممکن است باعث ایجاد جنبش های انقلابی  گردد.
بطور کلی فقرو محرومیت یک پدیده نسبی است که از مقایسه سطح زندگی خودمان با یک گروه مرجع که درآمدهای بالاتری دارند ناشی می شود.و بی برنامگی و سوء مدیریت در مسیر زندگی  به  پیدایش فقر در سطح  جامعه  می انجامد .
حضرت علی (ع) در باره  فقر می فرماید : هرکس بر رنج (ناشی ازکار) بردباری نورزد ، باید فقر را تحمل کند و همچنین  می فرماید : آن گاه که  اشیاء جفت شوند تنبلی و کم کاری با هم  جفت گردند و فقر تولد یابد .
 

 
انواع فقر در جامعه
تعریف فقر در کشور ها ، جوامع ، استانها ،  شهرها و حتی روستاو خانواده بعنوان یک محیط اجتماعی کوچک با هم  متفاوت  است  و هرانچه  را که  انسان  به  ان  احساس نیاز داشته باشد نوعی فقر و نیاز  محسوب می شود . همان چیزی که امروز در سیستان و در سطح وسیعی شاهد هستیم  بطوریکه سطح  فقر در شهرستان هامون با  هیرمند که منطقه هدف می باشد به  نیبت دیگر شهرها ومناطق  متفاوت است .
  فقر در استان ما و  بالاخص شهرستان شمالی و جنوبی تحت تاثیر عوامل گوناگون  محیطی و طبیعی متفاوت و قابل قیاس با یکدیگر نیست  .با این حال هر گونه نیاز فرد که قادر به تامین آن نمی باشد نشانه فقر و نیاز است .
شکل گیری فقر صرف نظر از مسائل فرهنگی که  ناشی از کمبود امکانات مطرح  میباشد  تحت تاثیر پیامدهای  محیطی ، اجتماعی و سیاسی در هر منطقه به گونه های متفاوت در حال شکل گیری است در این تعاریف مهمترین پیامد خشکسالی در سیستان وشهرستان هیرمند بعنوان موضوع هدف  ، خشکسالی هامون ، تشدید پدیده  طوفانهای شدید ، نبود اشتغال پایدار وتداوم این روند طولانی مدت با بیش از مدت 19 سال  ، تبعات گسترده اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و زیست محیطی در تشدید بحران  و فقر تاثیر بسزائی داشته اند
 با خشک شدن بستر وسیع تالاب هامون ونیزارهای انبوه آن ،( تولید 6 تن  گندم در هر هکتار  ، صید صیادی در منطقه غیر ممکن و تالاب هامون  که روزی منبع درآمد 15هزار صیاد با 12 تن صید ماهی در سال بود ) به کفه ای خشک و ترک خورده تبدیل شد  و  آثاری از نیزارهای انبوه که منبع اصلی تغذیه 120  هزار رأس دام منطقه محسوب می شد دیگر اثری از ان نیست  و  بسیاری از گونه های مقاوم به محیطهای خشک نیز به شدت تهدید  و تردد وسائط نقلیه و دام های عشایر  باعث لگد کوبی شدید بستر خشکیده دریاچه و افزایش فرسایش خاک  در منطقه شده است   .
پدیده خشکسالی اولین فاکتور یعنی محیط زیست و  زیستگاه حیات وحش را از بین برد  و با کاهش منابع آبی ، غذایی وپناهگاهی باعث افت شدید جمعیت انواع پرندگان  در منطقه سیستان  شد.
 

فقر در شهرستان هیرمند
با گذشت چندین سال از بحران  خشکسالی (بالغ بر 19  سال) و تغیر کاربری در رودخانه هیرمند و سدکافردم با سوء مدیریت مسئولین بالا دست و فرصت طلب به وضوح می توان گفت  کشاورزی که مهمترین منبع تولید مولد در منطقه محسوب می شد دیگر خبری از آن نیست و در حال حاضر باید شاهد کشاورزان فقیر, زمین های بایر, مراتع و جنگل های بی آب و علف  و در حال تخریب باشیم  .همچنین با خشکیدن رودخانه هیرمند که منجر به خشکیدن تالاب بین المللی هامون و تخریب زیستگاه پرندگان و سایر حیوانات شده است  ، منبع  اصلی درآمد ساکنین  سیستان  مبتنی بر آبگیری هامون  وجاری شدن  آب در منطقه   که  50 درصد جمعیت را شامل می شود  بطور کلی از بین رقته است . 
فقر در روستاها گسترده تر از فقر در شهرهاست با وجود اینکه سهم جمعیت شهری در ایران بالاتر از سهم جمعیت روستایی از کل جمعیت کشور است ولی براساس برآوردها در سالهای اخیر بیش از 54 درصد  از کل خانوارهایی  که زیر خط فقر مطلق به سر می برند را فقرای روستایی تشکیل می دهند و اگر رقم فقر نسبی را به این  آمار اضافه کنیم شاید بتوان گفت قریب به اتفاق کسانی که در روستاها زندگی میکنند خانوارهایی فقیر با نیازمندی بالا هستند .
 شهرستان هیرمند با توجه به گستردگی منطقه دارای بیش از 270 روستا و آبادی است که تراکم روستاها و عدم اشتغال پایدار باعث  افزایش درصد بیشتر فقر در منطقه خصوصاً روستاهای شمالی  می باشد.
اکثر مشکلات مردم در سطح منطقه بیکاری است  و طیف وسیعی از مردم که طی سال های اخیر به کارهای کشاورزی و دامداری مشغول بوده اند اکنون به دلیل خشکسالی های اخیر و به دلیل بالا بودن هزینه های خوراک دام  از این حرفه محروم مانده اند و در نتیجه منجر به فقر اقتصادی شدید در منطقه و نهایتا کوچ به دیگر مناطق برخوردار خارج از استان شده است.
از دیگر عوامل فقر در منطقه ( نبود زیر ساخت های لازم در خصوص راه اندازی کارخانه و کارگاههای تولیدی و مولد در سیستان و شهرستانهای پنج گانه آن ، عدم رغبت سرمایه گذاران  بومی و خارجی جهت هزینه نمودن در این منطقه ،خالی بودن شهرک های صنعتی از هر گونه کارخانه و کارگاه تولیدی ،صنعتی است ، بطوریکه فقط چند لامپ برق  بر ستون ها روشن و هزینه بیت المال مصرف می شود که  نمونه  بارز ان  شهرک صنعتی نیاتک در شهرستان  هیرمند است  که  چندین  سال از ایجاد  آن  می گذرد و تنها یک  سوله  در میانه  آن خودنمائی می کند و
 فقر فرهنگی که خود به نوعی بر معیشت و زندگی مردم تاثیرگذار بوده است ،  عدم ریسک پذیری و سرمایه گذاری خانواده های این منطقه در اجرای کارهای تولیدی و اشتغالی ، بسته شدن مرز تجاری وکمی تردد و  تجارت  ، تعطیلی فعالیت های صید و صیادی و حصیر بافی که به علت عمق کم آب و نبود آب و بسیاری  عوامل دیگر ) از جمله عوامل تشدید فقر در منطقه است .
با تجربه ی یک دوره  خشکسالی در  سالهای دهه 40 که  تحت تاثیر بحرانها  آن مقطع  با عث کوچ  جمع  کثیری از سیستان  به  دیگر مناطق کشور شد  این  روزها مقوله  فقر به  مراتب بیشتر از آن زمان در جریان  است و اگر نبود کمک  نهادهایی حمایتی  همچون ( کمیته امداد، بهزیستی ، موسسات خیریه  و یارانه  پرداختی ) چه  بسا  تجربه  آن  سالها تکرار و سطح  فقر بیشتر از آنچه  امروز وجود دارد در منطقه  تشدید می شد.  گرچه با این  حال نیز  در بیشتر روستاها شدت فقر ونیازمندی زمانی احساس می شود که  فرد برای تامین معاش خود وفرزندان  اقدام  به  فروش اثاثیه  منزل می کند و این خود گواهی روشن بر وجود وفقر  و نیازمندی در جامعه  است  .
ریشه  کنی فقر نیازمند  تلاش فردی و حمایتهای مسئولانه  در فراهم  نمودن  زمینه های اشتغال بصورت فردی و گروهی است تا فقر در جامعه  کمرنگ  شود چراکه  ریشه  کنی فقر با این  روند  امری ناممکن  است .گرچه  مدیریت  در درامد ناشی از مرز و پایانه  مرزی و بهره  مندی افراد از ظرفیت مرز و تجارت چمدانی میتواند تاثیر بسزائی در کاهش این  فرایند داشته باشد .که  با بازگشائی مرز بصورت مقطعی شاهد رشد چشمگیر اشتغال ودرآمد افراد بوده ایم و فاجعه  زمانی اتفاق افتاده  و غیر قابل تحمل خواهد بود که  دانش آموز و محصل به  دنبال فرصت تعطیلی پایان  هفته  باشد تا بتواند  از این ظرفیت  در تامین معاش خود وخانواده استفاده  کند . 
جامعه  سیستانی امروز نیازمند یک مدیریت جهادی است و امید آن داریم  با همت  مسئولین  تدابیر لازم  درفراهم  نمودن  زمینه  اشتغال افراد ، استفاده  از ظرفیت بازارچه های مرزی و تسریع در انتقتل آب با بهره  مندی از طرح  آبرسانی  شاهد تغییر در زندگی افراد جامعه  باشیم  .  
 
 

انتهای پیام/
کد مطلب: 3206
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *