هزینههاى گزاف سازش؛ حاصل فقدان روحیه انقلابى و عقلانیت
21 خرداد 1396 ساعت 17:14
عقلانیت مادىگراى غربزده چنین تصور مىکند که در سازش با ابرقدرتهاى مادى و ظاهرى این عالم، سلامت و امنیت نهفته است. این تصور البته حتى با همان عقلانیت مادى نیز غلط است زیرا وابستگى به ابرقدرتها حتى امنیت و سلامت و برخوردارى مادى را تأمین نمىکند.
به گزارش پهره؛ به نقل از تسنیم، رابطه انقلابىگرى و عقلانیت و رابطهى میان هزینههاى چالش با ابرقدرتها و سازش با آنها، دو محور از محورهاى اصلى بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در حرم حضرت امام راحل قدس الله نفسه الزکیه بود که این دو محور، رابطه و تلازمى جدى به یکدیگر داشته و دارند. متن حاضر نیز در تلاش است که به تحلیل اختصارى بیانات معظم له در اینرابطه بپردازد.
رهبر معظم انقلاب در محور اول این مبحث، از دوگانهى ساختگى و تقابل تصنعى میان انقلابىگرى و عقلانیت سخن گفتند و خاطرنشان ساختند که انقلابىگری در برابر عقلانیت نیست و لازمه انقلابىگری آن است که به عقلانیت توجه شود و از قضا کسانىکه حاضر نیستند به انقلابىگری پایبند باشند، مجبور مىشوند به کارهایى دست بزنند که از هرگونه عقلانیتى خالى است. بهعنوان مثال کرنش در برابر دشمنى که مىدانى به چیزى جز از میان بردن عزت و موجودیت کشور راضى نمىشود، کارى غیرعقلانى است که فاقدان عقلانیت مرتکب آن میشوند.
در بخش دوم نیز رهبر معظم انقلاب بر مبناى همان محور اول متذکر شدند که اگر کسى به انقلابىگری پایبند نباشد و روحیه انقلابى بر او حاکم نباشد، فقط هزینههاى چالش با ابرقدرتها را مىبیند و در نظر او این هزینههاى گزاف و بزرگ جلوه مىکند و تصور مىکند که براى فرار از این هزینهها، عقلانیت حکم مىکند که بهسوى سازش و تأمین خواستههاى دشمن برود و تصور مىکند که لازمه حکم عقل آن است که با دشمن بسازد تا او را راضى کند. این در حالى است که انقلابىگری یعنى تأمین رضایت مردم خود و نه تأمین رضایت ابرقدرتها و عقلانیت به همراه انقلابى بودن باعث مىشود که چشم افراد باز شود و ببینند که سازش با ابرقدرتها نیز چه هزینههاى بزرگى دارد. سازش با ابرقدرتها هزینههاى چهبسا سنگینتر از هر چالشى دارد. بهعنوان یک نمونه شاهد آن هستیم که عربستان سعودى براى کسب رضایت رئیس جمهور جدید آمریکا مجبور مىشود قریبه 500 میلیارد دلار از اموال خود را به آمریکا وعده بدهد و بخش قابل توجهى از آنرا نقدا به آمریکا واگذار کند تا در هر مسیرى که آمریکا مىخواهد هزینه شود. این تنها یک هزینهى مادى عربستان سعودى است. هزینههاى معنوى و از دست دادن عزت و استقلال و آینده مستقل کشور که با هیچ رقم و عددى قابل مقایسه نیست.
بخش مهمى از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در حرم مطهر حضرت امام خمینى(ره) به دو محور اصلى مسأله انقلابىگری و رابطهى آن با عقلانیت و مسأله هزینههاى سازش با ابرقدرتها در برابر هزینههاى چالش با آنها اختصاص داشت. در این بخش رهبر معظم انقلاب تذکرات زیر را بیان داشتند:
1. انقلاب را بزرگ بدارید، گرامى بدارید.
2. هر کس دلسوز کشور و ملّت است باید ارزشهاى انقلاب را بهمعناى واقعى کلمه زنده کند.
33. نباید بهخاطر اهداف کوتاهمدّت، بهخاطر تحوّلات گوناگون عرصهى سیاستهاى روزمرّه و زودگذر، انقلاب را فراموش کنیم.
4. موفقیت ملت ایران مرهون انقلابىگری است.
55. گاهى اوقات بعضى در مقابل شعارهاى انقلاب، عنوان و مفهوم عقلانیّت را مطرح مىکنند؛ کأنّه عقلانیّت نقطهى مقابل انقلابیگری است؛ نه، این خطا است؛ عقلانیّت واقعى هم در انقلابیگری است.
6. بزرگترین درسى که امام بزرگوار به ما داد، درس روحیّه و ذهن و عمل انقلابى است؛ اینرا باید فراموش نکنیم.
7. امام میراث فرهنگى نیست؛ بعضى به امام به چشم میراث فرهنگى نگاه مىکنند. امام زنده است.
88. بعضى عقلانیّت را در این مىدانند و مىگویند که «چالش با قدرتها هزینه دارد» -[البتّه] اشتباه مىکنند- بله، چالش هزینه دارد، امّا سازش هم هزینه دارد. شما ملاحظه کنید دولت سعودى براى اینکه با رئیسجمهور جدید آمریکا بتواند سازش بکند، مجبور مىشود بیش از نیمى از ذخایرِ موجودى مالى خودش را در خدمت هدفها و طبق میل آمریکا هزینه کند. اینها هزینه نیست؟ سازش هم هزینه دارد.
99. چالش اگر عقلائى باشد، چالش اگر منطبق با منطق باشد، اگر با اعتمادبهنفس باشد، هزینهاش بهمراتب کمتر از هزینهى سازش است.
100. انقلابیگری یعنى مسؤولین کشور، هدفشان را راضى کردن قدرتهاى مستکبر قرار ندهند؛ مسؤولان کشور، هدفشان را راضى کردن مردم، بهکار گرفتن نیروهاى داخلى، تقویت عناصر فعّال در داخل کشور قرار بدهند؛ این انقلابیگری است.
111. ما امروز به روحیّهى انقلابى، به شعار انقلابى، به اصول و مبانى انقلاب امام بزرگوارمان نیازمندیم؛ کشور احتیاج به این دارد. انقلابیگری را با عنوان افراطىگرى و مانند این حرفها، نفى نکنید؛ انقلابیگری، نیاز امروز کشور است.
این یازده نکته مهم، چکیدهاى از بحث اصلى رهبر معظم انقلاب اسلامى در حرم حضرت امام است که ایشان خود نیز تأکید کردند که سخن اصلى ایشان و نکته اصلى مورد نظرشان در سخنرانى در حرم امام(ره) همین بوده است.
اما در تحلیل مختصر این بیانات پر مغز رهبر معظم انقلاب باید توجه داشت که عقلانیت مادىگراى غربزده چنین تصور مىکند که در سازش با ابرقدرتهاى مادى و ظاهرى این عالم، سلامت و امنیت نهفته است. این تصور البته حتى در همین سطح و با همان عقلانیت مادى نیز غلط است زیرا وابستگى به ابرقدرتها حتى امنیت و سلامت ظاهرى و برخوردارى مادى کشورها را نیز تأمین نمىکند زیرا ابرقدرتهاى کنونى در واقع بهدنبال چاپیدن و به قول خودشان دوشیدن ملتها هستند و در چنین شرایطى یک حاکم وابستهى ترسوى بله قربانگو بهترین عامل براى چاپیده شدن ملتهاست.
مصداق بارز عربستان سعودى حکایت روشن این ماجراست. آیا عربستان با سازش با رئیس جمهور آمریکا و سرسپردگى به آمریکا از نظر مادى سود کرده است. آیا رفتار رئیس جمهور آمریکا که وقیحانه بعد از بازگشت به آمریکا اعلام کرد که با خود پول آورده است و این به معنى شغل بیشتر براى آمریکایىهاست، به نفع عربستان بوده است. آیا عربستان اکنون نیاز به 500 میلیارد دلار تسلیحات دارد؟ آیا حتى با چنین تسلیحاتى عربستان مىتواند در یک درگیرى واقعى با همسایگان خود وارد شود و با این تسلحیات موفق شود؟ مگر تجربهى دو سال و نیمه یمن را پیش رو نداریم؟ یمن که بهلحاظ نظامى و اقتصادى و... چیزى نداشته و ندارد، عربستان را زمینگیر کرده است؟
حتى فرض کنیم که عربستان با تسلیحات گزافى که از آمریکا خریده است، بتواند کشورهایى از اطراف خود مانند قطر و یمن و کویت و... را هم اشغال کند و یا با سرکوب مردمان آنها بر منابع آنها مسلط شود، در چنین فرض نامعمولى هم آیا عربستان از اینکار بهره خواهد برد؟ آیا این موفقیتى براى عربستان خواهد بود؟ مسلم است که خیر. زیرا در صورت چنین حماقتى بحران و آشوب و کشتار در منطقه بهحدى بالا خواهد گرفت که عربستان براى تأمین تسلیحات لازم براى کشتار مردم این کشورها باید ده برابر آنچه از این کشورها بهدست مىآورد تسلیحات از آمریکا بخرد. در نتیجه باز هم عربستان است که بدبختتر و منفورتر و ناامنتر و بیچارهتر و حتى بهلحاظ مادى و با عقلانیت مادىنگر و غربى، عقبماندهتر خواهد شد و باز هم رئیس جمهور آمریکا با تسمخر خواهد گفت که (این وحشىها را به جان هم انداختم و این به معنى شغل بیشتر است) و به دوشیدن عربستان ادامه خواهد داد.
پس حتى با عقلانیت مادىگراى غربى نیز هزینههاى سازش با ابرقدرتها و تبدیل شدن به آلت دست آنها از هزینههاى چالش مدبرانه با آنها بیشتر خواهد بود. مسلم است که نظام جمهورى اسلامى بهدنبال چالشسازى بیدلیل و دردسرسازى بىفایده نیست. سابقه نظام جمهورى اسلامى نیز اینرا بهخوبى نشان داده است. در سالهاى طولانى دوران نظام جمهورى اسلامى، همواره مشاهده کردهایم که ایران اسلامى تحت رهبرى داهیانهى امام راحل و مقام معظم رهبرى همیشه از چالشسازى بىدلیل پرهیز کرده و از وارد کردن کشور به بحرانهاى ساختگى خوددارى کردهاند اما چالش با ابرقدرتى که به زور بهدنبال تحمیل خواستهى خود است، امرى دیگر است. ایران اسلامى در چالشهاى لازم نیز عاقلانه و با عقلانیتى برگرفته از دیانت اسلامى برخورد کرده است. این رفتار که در سیاست خارجى، جمهورى اسلامى به صورت اصل (عزت، حکمت و مصلحت) توسط رهبر معظم انقلاب اسلامى صورتبندى شده است، باعث شده که ایران اسلامى با درایت، کمترین هزینههاى ممکن را براى مهمترین چالشهاى لازم بپردازد و بههمیندلیل است که ایران توانسته در منطقه، یک کشور اثرگذار و یک کشور تعیینکننده باشد.
بهراستى مقایسه ایران اسلامى با عربستان سعودى مقایسهاى گویاست. ایران اسلامى بهعنوان نماد عقلانیت اسلامى و انقلابى، مبتنى بر چالش درایتمندانه با ابرقدرتها و عربستان مبتنى بر الگوى قبیلهسالار سازشکار با آمریکا؛ دو الگو. در کدام مقیاس و کدام معیار و نحوه حکومت و نحوه تعامل با مردم و نحوه سیاستمدارى و... مىتوان عربستان را در برابر نظام اسلامى ایران قرار داد؟
این سؤالى است که سازشکاران باید به آن بیشتر دقت کنند. بر همین اساس است که رهبر معظم انقلاب اسلامى خاطرنشان کردند: بعضى عقلانیّت را در این مىدانند و مىگویند که «چالش با قدرتها هزینه دارد» -[البتّه ] اشتباه میکنند- بله، چالش هزینه دارد، امّا سازش هم هزینه دارد. شما ملاحظه کنید دولت سعودى براى اینکه با رئیسجمهور جدید آمریکا بتواند سازش بکند، مجبور مىشود بیش از نیمى از ذخایرِ موجودى مالى خودش را در خدمت هدفها و طبق میل آمریکا هزینه کند. اینها هزینه نیست؟ سازش هم هزینه دارد. چالش اگر عقلائى باشد، چالش اگر منطبق با منطق باشد، اگر با اعتمادبهنفس باشد، هزینهاش بهمراتب کمتر از هزینهى سازش است. من عرض کردم -انشاءالله بعدها [هم] صحبت خواهم کرد- اینجور نیست که قدرتهاى توطئهگر و قدرتهاى متجاوز به یک حدّى قانع باشند؛ ما اینرا در تعاملات این چند سال اخیر مشاهده کردهایم. یک حدّى را مشخّص مىکنند، وقتى شما در آن حد عقبنشینى کردید، تازه یک حرف جدید مطرح مىکنند، یک ادّعاى جدید و یک مطالبهى جدید مطرح مىکنند، شما را باز با همان فشارها مجبور مىکنند این مطالبهى جدید را هم بهشان بدهید؛ و این سلسله همینطور ادامه پیدا خواهد کرد؛ این متوقّف نمىشود. انقلابیگری یعنى مسؤولین کشور، هدفشان را راضى کردن قدرتهاى مستکبر قرار ندهند؛ مسؤولان کشور، هدفشان را راضى کردن مردم، بهکار گرفتن نیروهاى داخلى، تقویت عناصر فعّال در داخل کشور قرار بدهند؛ این انقلابیگری است. معناى انقلابیگری این است که کشور و مسؤولان، تسلیم هیچ زورگویىاى نشوند، دچار انفعال نشوند، دچار ضعف نفْس نشوند؛ نه زورگویى و قلدرى را از طرف مقابل قبول کنند، نه فریب او را بخورند -چون قدرتها با وجود اینکه زورگویند و قلدرند و دستشان پُر از اسلحه است، از فریب هم دریغ نمىکنند؛ آنجایى که ممکن باشد، اهل خدعه و فریب و دُور زدن و این حرفها هم هستند- اینها معناى انقلابیگری است. عرض من این شد: برادران عزیز، خواهران عزیز، جوانهاى عزیز در سراسر کشور و مسؤولین محترم کشور! همه بدانید که ما امروز به روحیّهى انقلابى، به ممشاى انقلابى، به شعار انقلابى، به اصول و مبانى انقلاب امام بزرگوارمان نیازمندیم؛ کشور احتیاج به این دارد. انقلابیگری را با عنوان افراطىگرى و مانند این حرفها، نفى نکنید؛ انقلابیگری، نیاز امروز کشور است. این همان درسى است که امام بزرگوار به ما داد و از این درس باید استفاده کنیم. این بحث اوّل و بحث اصلى و عمدهى من.
انتهای پیام/
کد مطلب: 5015
آدرس مطلب: https://www.pahreh.ir/news/5015/هزینه-هاى-گزاف-سازش-حاصل-فقدان-روحیه-انقلابى-عقلانیت