يکشنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۵ ۱۱:۱۹
۰

شیرزنانی که سختی و رنج نصیبشان می شود/ سود صنعت دست در جیب دلالان

خانم خانه داری که ده روز تمام را به بافتن یک گیوه یا جوراب پشمی مشغول است و در نهایت سود ناچیزی عایدش میشود انگیزه ای برایش نمی ماند در حالیکه سود چند برابر نصیب دلال و فروشنده کار دست این مادر زحمت کش خواهد شد.
شیرزنانی که سختی و رنج نصیبشان می شود/ سود صنعت دست در جیب دلالان
شیرزنانی که سختی و رنج نصیبشان می شود/ سود صنعت دست در جیب دلالان
به گزارش پهره؛ به نقل از اورامانات، یکی از مولفە های مهم درصنعت گردشگری، صنایع دستی می باشد صنایع دستی نه تنها باعث اشتغالزایی مستقیم است بلکه یکی از نمادهای مهم فرهنگ هر منطقه نیز می باشد صنایع دستی بنا به شرایط جغرافیایی و ارتباطات اقوام دیگر از شهری به شهر دیگر و از محلی به محل دیگر متفاوت است.
 
یکی از شرایط ویژه ی گردشگری شهر هه ورامان  وجود انواع صنایع دستی است که از گذشته های دور از نیاکانمان به ارث برده ایم ، که با نظر به تنوع و خاص بودن ٱن اورامان را از گذشته های دور به خودکفایی می شناسند تا جاییکه بنا به  تمام احتیاجات روزمره ی مردم صنایع دستی مرتبط ساخته شده است، کلاش به عنوان پاپوش ، هه لاوه لباس محلی، که مانه  وسیله ی گذر از برفهای سنگین زمستان و..... نشان از تنوع و خودکفایی این امر مهم است، آنچه که امروز به عنوان دغدغه  ی فرهنگ دوستان اورامان مطرح می شود این است که با توجه به زندگی ماشینی و با عنایت به درآمد کم صنعت دست ، چراغ این صنعت  مهم گردشگری و بومی محلی به خاموشی میگراید زیرا از یک طرف نتوانسته جوابگوی مخارج زندگی صنعتکاران شود و از جانب دیگر  به علت عدم نظارت برقیمت خرید از جانب صنعتکاران بیشترین سود به جیب دلالان و کاسبکاران میرود.
 
 دلیل نگارنده برای اثبات این ادعا این موضوع است خانم خانه داری که ده روز متوالی را به بافتن یک جفت جوراب پشمی مشغول است و در نهایت فقط ده هزارتومان عایدش خواهد شد یعنی روزی هزارتومان اما این در حالیست که سود همین جفت جوراب برای فروشگاه صنایع دستی پنج هزار تومان است و نتیجه این فعالیت نا امیدی و یاس در دستان مادر و خانم خانه داری است که مشغول فعالیت صنایع دستی می باشد، خلاصه مطلب اینکه به مرور زمان و در آینده ی نه چندان دور باید با تمام این صنایع خداحافظی کرد چرا که سرنوشت جوراب بافی ، کلاه بافی ، چوخه رانک ، پوزوه انه و.... همانند  جاجیم است که به طور کلی طی دو دهه است بساط پایه هایش بر پشت بامهای هورامان  برچیده شده است.
 
اگر هه ورامان بسوی ثبت جهانی گام بر میدارد باید مسوولین  گام همت بردارند و برای انتقال و آموزش به نسل جدید و حمایت همه جانبه از صنعتکاران اقدامی موثر انجام دهند.
 
آنچه جالب توجه است صنایع تبدیلی است که در چند سال اخیر با تبدیل جاجیم های باز مانده از رختخواب های کهنه ی گذشتگان به آینه ها و کیفهای زیبای جاجمی  هنوز هم نتوانسته آهنگ احیای جاجیم را در هه ورامان به نوا در آورد ؛ در طی چند سال اخیر ساخت کیف ،کفش و آینه با طرح جاجیم قدیمی  بازار خوبی برای دلالان گردشگری به وجود آورده و حتی زمینه ی اشتغال هزاران نفر را فراهم آورده است حالا سوال اینجاست با اتمام این جاجیم های قدیمی آیا برای جایگزین کردن آن و ساخت جاجیم تازه برای این صنایع کسی اقدامی خواهد کرد یا مسوولین میراث فرهنگی به این فکر هستند که برای احیای آن گامی بردارند زیرا که با رفتن این نسل دیگر امیدی برای جبران نیست.
 
سرنوشت سایر صنایع دستی هه ورامان به همین منوال به سمت فراموشی می رود ، راستی تا به حال فکر کرده ایم تنها مرکز  قالب دادن {کۆت }دادن چۆخە رانک در گذشته ، تنها هه ورامان بوده که ظرف پنج سال اخیر به علت عدم حمایت این مرکزیت به بانه منتقل شده است.
 
مسوولین عزیز، شهردار کوشا و دست اندرکاران میراث فرهنگی اگر اقدامی جدی برای صنایع دستی هه ورامان به عمل نیاید دیگر باید با فرهنگ نیاکانمان خداحافظی کنیم، باید به این یقین برسیم  مرکز صنایع دستی کردستان هه ورامان است و این وجه تمایز شهر ما با شهر های دیگر استان است و یکی از مولفه های مهم گردشگری ماست آنرا را اعتبار بخشیم و نگذاریم  این مولفه ی مهم روزگاری دستخوش انگشت ندامت گردد.
انتهای پیام/
کد مطلب: 4380
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *