پنجشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۵ ۱۳:۳۰
۰
حال و هوای دختران شهدای مدافع حرم در روز دختر

مدافعان حرم و دخترهایی که بعد از شهادت پدر، بابایی می‌شوند

شهدای مدافع حرم یعنی همان پدرانی که خواستند غیر از دخترهای خود، برای دختران مظلوم سوریه و عراق هم پدری کنند و اسلحه بر دست رفتند تا علاوه بر دفاع از حریم و ناموس اهل بیت(س)، از حریم و ناموس مظلومان این شهرها هم دفاع کنند.
مدافعان حرم و دخترهایی که بعد از شهادت پدر، بابایی می‌شوند
مدافعان حرم و دخترهایی که بعد از شهادت پدر، بابایی می‌شوند
به گزارش پهره، دخترها بابایی می‌شوند، اما هستند بسیاری از آنها که روز دختر را بدون حضور پدر جشن می گیرند چرا که پدرانشان، برای هدفی والا و دفاع از اسلام و اهل بیت(س) راهی جبهه های مقاومت شده و به شهادت رسیدند.
چند سالی است که روز ولادت کریمه اهل بیت، بانوی کرامت و پاکی ها، دخت گرامی امام موسی بن جعفر(ع)، حضرت فاطمه معصومه(س)، روز ملی «دختر» نامگذاری شده است. دختر برکت و نعمت هر خانه‌ای است و عشق و وابستگی دختر و پدر خیلی خاص و ناب است. دختر، بابایی است و محبت و عواطف دخترانه خود را نثار پدرش می‌کند. حتی وقتی خیلی کوچک است برای پدر، مادری می‌کند و با شیطنت‌ها و حرف زدن‌های شیرینش، دل از دل بابا، می‌رباید. اگر بابا کمی دیر به خانه برگردد، بهانه می‌گیرد و برای آمدنش لحظه شماری می‌کند.
از وقتی تروریست‌های تکفیری به سوریه و عراق هجوم آورده و جنگ شهری و نابرابری به راه انداخته‌اند، مردم مظلوم و بی‌دفاع  را نشانه قرار گرفته و قصد آسیب رساندن به حرم‌های اهل بیت(س) را داشتند. در این میان مردان غیور و شجاع این مرز و بوم، تحمل دیدن ظلم را نداشته و همانند یاران امام حسین(ع) که ندای «هل من ناصر» امام زمانشان را شنیدند و به یاری او شتافتند، صدای مظلومان بی دفاع را بی پاسخ نگذاشتند.
مردانی که خیلی از آن‌ها فرزندان کوچک داشته یا هنوز فرزندشان پا به این دنیا نگذاشته، راهی جبهه مقاومت اسلامی در سوریه و عراق شدند. خیلی از آن‌ها دخترکانی داشتند که تمام زندگی‌شان بود. مثل تمام دختران و پدران، بابایی و دختری بودند ولی دختران آن سرزمین‌ها را مثل دختران خود دیدند. نمی‌توانستند اینجا کنار دختر خود بمانند اما دختران شام و عراق مثل دختر، خواهر و اهل بیت اربابمان، به اسارت گرفته شوند. نمی‌توانستند اینجا راحت در کنار خانواده زندگی کنند و حرم های اهل بیت(ع) مورد هجوم دشمنان قرار گیرند. این غیرت و شجاعت را از علمدار کربلا گرفته بودند و به گفته خیلی از مادرهای شهدای مدافع حرم، عباس وار زندگی کرده و عباس وار هم، جام شهادت را نوشیدند.
دختران شهدای مدافع حرم، مثل حلما دختر شهید«میثم نجفی»، محدثه و زینب دختران شهید«عبدالله باقری»، رضوانه دختر شهید«هادی باغبانی»، کوثر دختر شهید«محمودرضا بیضایی»، ملیکا دختر شهید«مرتضی کریمی»، حلما دختر شهید«محمد اینانلو»، نهال دختر شهید«مهدی قاضی خانی» و مرضیه و محدثه دختران شهید«اصغر فلاح پیشه» هستند که علی رغم این که پدرانشان مثل تمام باباهای دنیا آنها را خیلی دوست داشته و نگاه ویژه داشتند، ولی خواستند غیر از دخترهای خود، برای دختران دیگر هم پدری کنند و رفتند تا علاوه بر دفاع از حریم و ناموس اهل بیت(س)، از حریم و ناموس پدران دیگر هم دفاع کنند. این دختران، صبر و استقامت را از مادران صبور و با گذشت خود، یاد خواهند گرفت و با تاسی از حضرت رقیه(س) دختر سرور و سالار شهیدان، راه پدران خود را ادامه خواهند داد. 
محدثه باقری دختر 12 ساله شهید مدافع حرم«عبدالله باقری» از خوشی‌ها و بازی‌های دخترانه خود با بابا، تعریف می‌کرد و می‌گفت:«سالی 3 الی 4 مرتبه به شمال می رفتیم. موقع بازی من را از پشت، به پایین می‌انداخت و می‌گفت خطر ندارد و خیلی خوش می گذشت. یا من را روی کولش می‌گرفت و در دریا راه می‌رفتیم که خوش می گذشت. پشت بام خانه حالت آلاچیق مانند درست کرده  و تخت گذاشته‌ایم که خانوادگی به پشت بام می‌رفتیم و شام می‌خوردیم و چای ذغالی درست می‌کردیم که خیلی مزه می‌داد و وقتی هوا سرد می‌شد این چای حسابی می چسبید. وقتی به پارک ارم می‌رفتیم و من از وسیله بازی می‌ترسیدم، مرا دلداری می‌داد و می‌گفت که:« نترس این ها چیزی نیست.»
محدثه با این که تازه قدم به دوران نوجوانی گذاشته، اما معنای شهادت را خوب درک کرده و بعد از شهادت پدر، وجود معنوی او را حس کرده، با او حرف می زند و مطمئن است که او می‌شنود و باعث آرام بخشی اش می شود.
دختر شهید باقری با همان لحن و زبان ساده دخترانه درباره چیزهای حتی کوچکی که بعد از شهادت پدر خواسته و می‌گوید که:«همه چیز داده، حتی چیزهایی که به فکرم می‌رسد مثل خوراکی، مثلا می‌گویم یادش بخیر آن شب مثلا این خوراکی را خوردم و بابا می خرید و می‌خوردیم که یک دفعه می‌بینم یک نفر از همان خوراکی‌ها خریده و به خانه می آورد. هر چیز به نظرمان می‌رسد را حتی قبل از بیان کردن ما می‌دهد.»
محدثه معتقد است که آن دنیا پدر شهیدش برایشان حکم پارتی را دارد و می‌گوید:«این دنیا سخت است و اذیت می‌شویم ولی اصل، آن دنیا است. ما همه جا سرمان را بلند می‌کنیم و با افتخار می‌گوییم که پدرم شهید مدافع حرم است. آن دنیا پیش حضرت زینب(س) سرمان پایین نیست که بگوییم داشتیم و ندادیم، می گوییم که داشتیم و دادیم، خدا را شکر و از این بابت خیلی خوشحال هستم.»
زینب باقری خواهر محدثه و 5 ساله است. علاقه زینب خردسال به بابایش به قدری زیاد و وصف ناشدنی بود که حتی وقتی پدرش به سرکار می‌رفت بهانه او را از مادر می‌گرفت. این دختر بابایی بعد از شهادت پدر که نمی‌تواند نبود او را باور کند، در درد و دل کودکانه ای گفت:«خیلی بابایم را دوست دارم، من همش شعرش را می‌خوانم، قربان صدقه اش می روم، بابا جونم دلتنگت هستم، لطفا بیا پیشم. هر وقت که عکسش را نگاه می‌کنم، حرف می زنم، می‌بوسمش و قربان صدقه اش می‌روم.»
شهید مدافع حرم«عبدالله باقری نیارکی» متولد 29 فروردین ماه سال 61 از پاسداران سپاه انصارالمهدی(ع) و اعضای تیم حفاظت محمود احمدی‌نژاد بود که داوطلبانه برای دفاع از حرم عقیله بنی هاشم به سوریه رفته و در شب تاسوعای سال گذشته به دست تروریست های تکفیری در حومه شهر حلب به شهادت رسید. از این شهید والامقام، 2 فرزند دختر به نام های محدثه 12 ساله و زینب 5 ساله به یادگار مانده است.
گزارش از: زهرا ظهروند
انتهای پیام/
منبع تسنیم
کد مطلب: 1968
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *